همدان ، منزل حاج صادق خوانساري در پنجمين روز از دي ماه سال 1330 با به دنيا آمدن دختري فرشته خصال و مهربان ، شادي وصف ناپذيري را تجربه كرد . نام او ارا مرضيه نهادند تا پسنديده بزرگ شود و رشد كند و زيبا ترين شغل ها را بر گزنيد و به پسنديده ترين صورت ممكن دنياي خاكي را ترك كرده و نامش را بر تارك تاريخ سرخ شهادت ثبت كند.
مرضيه در دوران تحصيل هميشه جزء بهترين شاگردان بود و توانست با موفقيت يكايك دوره هاي تحصيل را به پايان برساند . با اخذ مدرك ديپلم ، در رشته زبان و ادبيات فارسي وارد دانشگاه شد و بعد از گذراندن اين دوره علمي و دريافت مدرك كارشناسي رشته ادبيات فارسي به عنوان معلم وارد آموزش و پرورش شد .
خواهرش معتقد است كه نجابت و صبوري از زيباترين خصوصيات اخلاقي مرضيه بود و همين خصايص زيباترين برخوردها و خاطرات را بين او و خانواده ، دوستان و شاگردانش به وجود مي آورد.
خانم معلم خوانساري با وجود اينكه در رشته زبان و ادبيات فارسي تحصيل كرده بود اما در مدرسه عربي درس مي داد ، عشق به قرآن و اهل بيت(ع) در وجودش چنان نهادينه شده بود كه عبادت و مطالعه جزء لاينفك زندگي او بود .
توجه به حجاب و داشتن متانت رفتاري اش ، الگو گرفته از بانوان بزرگ اسلام حضرت زهرا و زينب سلام الله عليهما بود . او اگر چه خود معلمي بزرگوار بود اما خود شاگرد مكتب استاد شهيد مرتضي مطهري بود و بسيار مقيد بود كه حتماً در كلاس هاي درس ايشان شركت كند. كتاب هاي وي را عاشقانه مطالعه مي كرد . خبر شهادت استاد مطهري يكي از سخت ترين خبرهايي بود كه او شنيد و براي فقدان استاد محبوبش 40 روز گريه كرد .
شاگردانش از آخرين حضور خانم معلم مرضيه خوانساري اين بيت شعر نوشته شده وي را بر سينه تخت كلاس بر لوح دلشان حك كرده اند:

خوشا جاني كه جانانش تو باشي
خوشا راهي كه پايانش توباشي

و اين چنين بود كه مرضيه خوانساري در آخرين روزهاي سال 66 يعني بيست يكم اسفندماه ، راهي را رفت كه به قله روشن شهادت منتهي مي شد.

تهیه و تنظیم: زهرا خواجویی نژاد