در زمان مناسبی غذا نخورند.

نوع مناسبی از غذا را نخورند.

به این کودکان می‌گوییم بد غذا. یعنی اگر یکی از این موارد در کودکان باشد، می‌شود بد غذا.

 تغذیه را به عنوان یک اصل می‌گیریم

 تغذیه، پایه ی رفتار است. مثلاً بچه ی پرخاشگر را اول تغذیه اش را بررسی می‌کنیم. حتی گاهی عدم تمرکز بچه ها بهخاطر بیش فعالی آنها نیست بلکه به خاطر بد غذا بودن آنهاست.

تعداد زیادی از کودکان گرفتار مشکل بد غذایی هستند؛ چیزی حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد کودکان بد غذا هستند

اما چرا تغذیه مهم است؟

چون تغذیه در تربیت تأثیر دارد.

کودکان بد غذا در برابر تربیت مقاوم می‌شوند و تربیت پذیری آنها سخت می‌شود.

برخی از روان‌شناسان اصلی را مطرح می‌کنند که نظریه ی خوبی است و ما هم آنرا قبول داریم ولی چون صرفاً مادی و دنیایی به قضیهنگاه کردند، می‌گوییم ناقص است و نیاز به مکمل دارد. این اصل روانشناسی می‌گوید: انسان‌ها سلسله نیازهایی دارند. وقتی می‌گویدسلسله، یعنی همه ی اینها به هم مربوط اند و یک مجموعه اند. این نیاز ها به ترتیب عبارتند از:

نیاز زیستی (خوردن، آشامیدن، خوابیدن و...)

یعنی اولین و مهم ترین نیاز، نیاز زیستی است. مثلاً وقتی بچه به دنیا می‌آید اولین کاری که انجام می‌دهند می‌گویند به بچه شیر بدید.

پس، از نظر علمی اثبات شد که تغذیه نیاز اول انسان است.

آسیب های بد غذایی:

۱.کاهش یادگیری

شک نداشته باشید بچه هایی که بد غذا هستند، یادگیری آنها کاهش پیدا می‌کند. یعنی بچه از ظرفیت یادگیری اش به نحو مطلوبنمی‌تواند استفاده کند. این کاهش یادگیری می‌تواند بین بیست الی هفتاد درصد باشد!

۲.پرخاشگری

خودِ ما بزرگتر ها هم وقتی تشنه و گرسنه هستیم، آستانه ی تحمل مان بسیار پایین تر می‌آید. بچه ها که جای خود دارند.

۳.تربیت گریزی

بچه هایی که بد غذا هستند حتی در تربیت هم تربیتِ خوبی نخواهند داشت.

(تربیت یعنی «شکوفا سازی استعداد های بالقوه». یعنی یک سری استعداد های بالقوه در کودک شما وجود دارد که شما می‌خواهید آنرا به منصهٔ ظهور برسانید.) حالا که قرار است شما استعداد بچه ها را احیا کنید، آیا کودکی که گرسنه است با شما همراهی می‌کند؟ بهحرف شما گوش می‌دهد؟ وارد فعالیت می‌شود؟ خیر.

۴.کم تحرکی

کودکان بد غذا تحرک پایینی دارند و اگر هم تحرکی داشته باشند، جنبه ی پرخاشگری در تحرک آنها زیاد است! یعنی تحرک آرام ندارند.

منبع: مجله سلامت

پ.ریگی